کمک به همسر
کمک به همسر:به روایت همسر شهید حاج محمد ابراهیم همت
نزدیک “عملیات خیبر” بود. زمستان بود و ما در اسلام آباد غرب بودیم.
از تهران آمد خانه. چشم های سرخ و خسته اش داد می زد چند شب است نخوابیده.
تا آمدم بلند شوم، نگذاشت.
دستم را گرفت و نشاندم. گفت: “امشب نوبت من است که از خجالت تو بیرون بیایم“.
گفتم: ” ولی تو، بعد از این همه وقت ، خسته و کوفته آمدی و …” نگذاشت حرفم تمام شود.
رفت خودش سفره را انداخت. غذا را کشید و آورد. بعدی هم غذای مهدی را با حوصله داد و سفره را جمع کرد.
چای ریخت و آورد دستم و گفت : “بفرما بخور. “
منبع: برگرفته از کتاب ” شهیدان اینگونه اند” نوشته رضا آبیار ؛
دسترسی به کانال های مشاوره استاد پوراحمد:
[aps-social id=”3″]