انتخاب همسر مناسب

انتخاب همسر مناسب-سلام

حدود دوماه پیش یه خاستگار داشتم که دوجلسه باهم صحبت کردیم،

ایشون قبلا حدود دوماه بطور اجباری نامزدی داشتن که خود پسر نامزدیشونو بهم زدن،

چون تو یه محله زندگی میکنیم ایشون گفتن اگر فردا یکی اومد گفت

که نامزدت دائم الخمرهست یا معتاده یا ببخشید خانم باز هست،قبول نکن از خودم مطمئنم،

پرسیدم چرا باید همچین چیزی بگن ؟

گفتن که چون نامزدی رو خود پسر بهم زدن خانواده دختربراش حرف دراوردن

واین سه‌ مورد مثل بمب ترکیده تو اون منطقه،

خلاصه ما ازمایش هم رفتیم و بعدش که تقریبا همه متوجه شدن که ماباهم نامزدی کردیم

سه نفر رفته بودن راجع به موضوعی خاص به دامادمون گفته بودن که بله این اقا همچین ادمی هست،

خلاصه حرفها باعث شد که دید خانوادم نسبت بهش عوض بشه وبااینکه نظر خودمو پرسیدن

ولی من باز بااینکه اصلا به دلم نبود که جواب منفی بدم متاسفانه جواب منفی دادم و

شبش بابزرگترها اومدن خونه که ماسرمون بالاهست چون همچین چیزی نبوده و فقط درحد حرف بوده،

دوباره من به خانوادم گفتم که من میخوام قبول کنم

و اونا گفتن نه بااین حرفایی که بوجود اومده حماقت هست بخوای قبول کنی

چون همه میگن میدونست که همچین ادمی بود و بازم قبول کرد

و فرداروزی اگر تو زندگی به مشکل برخوردی حق هیچ حرف زدنی نداری

چون خودت تو انتخاب همسر اشتباه کردی

و مامانم رفت و گلشونو پس فرستاد،فرداش پسر بهم زنگ زد و توضیح داد راجع به کارش

و گفت که تا دوسال پیش مثل بقیه جوونها درسته شیطونی میکردم دختربازی میکردم

اما یه لحظه به خودم اومدم و فکرآینده و زن و زندگی همشو گذاشتم کنار

و شبی هم که شمارو دیدم پیش خودم قسم خوردم

که اگر کاری از نظر تو خلاف هست بذارمش کنار چون واقعا میخوامت….

فقط بابام بود که اولاش موافق بود ونظرش بابقیه فرق داشت

اما هفته پیش دوباره اومدن خاستگاری و امیدم که بابام بود اونم گفت نه ماراضی نیستیم به این وصلت…

دلمون پیش هم هست،ایشون میگن یه راهی رو اومدیم باید تااخرش بریم

ولی من همچین دختری نیستم که بخوام تورو پدرم وایسم و بگم من اینو میخوام

درصورتی که میخوامش واقعا ولی خانوادم نه متاسفانه…

خانوادم میگن چون تو یه محیطی هستیم و الان نامزدی شما بهم خورده

فردا همه میگن چه ادمایی هستن با اینکه میدونن طرف همچین ادمی هست ،

حالا باشه یا نباشه بالاخره حرف پشت سرش هست،بازم دخترشو دادن به همچین ادمی،و بابام آبرو خیلی واسش مهمه…

الان موندم چکار کنم پسر واقعا دوست داشتنش بهم ثابت شده و ول کنم نیست

هرشب بهش میگم ده تمومش کن خانواده من راضی نمیشن

اولش میگه نه و اینا بعدش که راضی میشه دوباره فرداش میگه

مگه من میتونم به همین راحتیا تورو ول کنم و بگم باشه تموم؟؟؟

الان واقعا نمیدونم چکار کنم و نیاز به مشاوره دارم که یه راه چاره ای بذاره جلوم سپاس از لطفتون

ببخشید من میتونم اینو هم اضافش کنم:

از طرفی بابام بهم گفته اگر ببینم باهاش در ارتباطی میونه پدری و دختریمون بهم میخوره

از طرفی هم نمیتونم ولش کنم…

پاسخ استاد پور احمد به انتخاب همسر مناسب را میتوانید به صورت صوتی گوش دهید:

دسترسی به کانال های مشاوره استاد پوراحمد:

[aps-social id=”3″]