گذشته شوهر

گذشته شوهر-با عرض سلام و خسته نباشید ، خدمت شما 

این واقعا عالیه که شما خیلی دلسوزانه بدون هیچ چشمداشتی به همنوعان خودتون خدمت میکنید،

اجرتون با خدا، من خیلی وقته عضو کانالتون هستم، واقعاحرف نداره،

ازتون خواهش میکنم به من هم جواب بدین.چون من در جایی زندگی میکنم که در شهر ما مشاوری نیست،

تو رو خدا زندگیمو نجات بدین ،، دیگه نمیدونم چکار کنم،،،

فکر کنید منم یکی از دخترهای خودتونم ، کمکم کنید به زندگیم آرامش بدم 

من زنی هستم 20ساله ، که حدود چهار ماه هستش با یه آقایی 27ساله عقد کردم،،،

البته ایشون چهار سال پیش به خواستگاری من اومدن و از اون موقع تا زمان عقد

ما با هم والبته با اطلاع خانواده در ارتباط بودیم،

ایشون مثل خیلی از پسرهای دیگه قبل از اینکه با من آشنا بشن ، با چند دختر رابطه داشتن،

در چه حدشو نمیدنم ولی، حدس میزنم رابطه ج ن س ی هم داشته بودن،،

من خیلی کنجکاوم که از گذشته ایشون سر در بیارم،

و همه چیز رو به صورت کلی بدونم، یعنی باکی رابطه داشته، و در چه حد بوده رابطشون …خلاصه همچی،

ولی ایشون دوست ندارن به من بگن، چون ما در شهری زندگی میکنیم ،

که همه مردم تقریبا همدیگه رو میشناسیم،میگه نمیخوام ذهنیتت راجب یکی دیگه عوض بشه،

یا توی ذهنت من رو خراب کنی، …میگه لزومی نداره از گذشتم چیزی بدونی،

چون من اومدم که آیندتو بسازم، و تو از این لحظه که با همیم فقط ببین من در حقت چجوریم،

اگه کوچکترین چیزی از من دیدی، از من جدا شو و حرفی ندارم اونموقع،

خدا رو شکر زندگیمون خیلی خوبه، همدیگه رو خیلی دوست داریم،بهش اعتماد کامل دارم،

خیلی با هم راحتیم،حتی رمز گوشی های همدیگه رو میدونم ، و چیز مخفی از همدیگه نداریم،،

البته اینو بگم ایشون خانواده ایی مذهبی دارند، و خودشون هم به نماز و روزه و اینچیزا خیلی پایبندند،

چند روزه که فکر راجب گذشته ایشون مثل خوره افتاده به جونم، هرکاریش هم میکنم بهم نمیگه،

نمیدونم چکار کنم،فکرم خیلی مشغول و در گیره،،

بعضی وقتها به سرم میزنه همچی رو تموم کنم تا از شر این کنجکاوی و خیالبافی های الکی راحت بشم

و بعدش تا آخر عمر مجرد بمونم، آخه خیلی دوستش دارم، نمیتونم به جای اون مرد دیگه ایی رو وارد زندگیم کنم،

بعد از چند مدت که یادم میاد این چیزا رو ازش میپرسم ،

ولی اون ازم خواهش میکنه که دیگه راجب اون موضوع ازش چیزی نپرسم،

و میگه هرکاری بخوای میکنم تا ، ازم نخوای این چیزا رو بگم،

آخرین باری هم که ازش پرسیدم دو سه روز پیش بود، که بازم همین جوابارو بهم داد،

و گفتن که همینجوری بازم همش سوال کنم ، باعث ایجاد دلخوری بینمون میشه،،

و برای رابطه مون ،، بهتره این بحث ها رو فراموش کنم برای همیشه،،،

بهم میگه تو رو باهیچ چیز و هیچ کسی عوضت نمیکنم،

سوالات:

بهترین کاری که من میتونم انجام بدم چیه؟؟؟؟

بنظر شما اون حق داره گذشتشو بهم نگه؟؟؟؟؟

البته باتوجه به اینکه ایشون قبل از ازدواج هم به من گفته بودن ، که به هیچ عنوان به من نمیگن

برای من واجبه که از گذشتش بدونم؟؟؟؟

بنظر شما در خواست یا حرف دلمو چجوری بهش بگم تا به من بگه؟؟؟؟

چیکار کنم این فکرا از ذهنم پاک بشه و هیچوقت دیگه به فکرم نیاد؟؟؟؟؟؟

اگه جواب بدین واقعا ممنون میشم

پاسخ استاد پور احمد به گذشته شوهر را میتوانید به صورت صوتی گوش دهید:

جهت دانلود فایل های صوتی بر روی دکمه play راست کلیک کرده و گزینه Save audio as را انتخاب کنید.و در موبایل با لمس سه نقطه ی کنار صوت گزینه دانلود را بزنید.

دسترسی به کانال های مشاوره استاد پوراحمد:

[aps-social id=”3″]

ممکن است شما دوست داشته باشید
نظر شما چیه؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.